موضوع انشا توصیف شب های پرستاره

فال روزانه

انشا با موضوع توصیف شب های پرستاره

شب فرا رسیده است و ما در حیاط خانه ی قدیمی مادر بزرگ که حالا بی حضورش خلوت شده است نشسته ایم، گاهی به اینجا سر می زنیم و درخت های انار حیاط خانه ی مادر بزرگ را آبیاری می کنیم.

امروز لحظه ها به سرعت سپری شد و ما برای یک شب در اینجا ماندنی شدیم، شب و تاریکی همه جا را فرا گرفته است و ما آتشی بر پا کرده ایم، با غروب آفتاب کم کم ستاره ها در دامن سیاه شب پدیدار شده و شروع به درخشیدن کردند.

من تا به حال این همه ستاره را یک جا ندیده بودم، انگار آسمان این کویر که خانه ی مادر بزرگ در این جا قرار دارد پر از ستاره های بی نهایت است.

در این آسمان خبری از آلودگی نیست و ما چقدر خوشبختیم که می توانیم نظاره گر یک شب پر ستاره در دل کویر باشیم، فکر می کنم مادر بزرگ نیز همیشه نگاهش به این آسمان زیبا و پر ستاره بوده است.

همچنین بخوانید: موضوع انشا از زبان خورشید بنویسید.

خیره به ستاره ها شده ام و می دانم که آن ها سال های سال است که مرده اند و این نور زیبایی که ما از آن می بینم شاید متعلق به روز هایی باشد که ما اصلا وجود نداشته ایم.

دوست دارم راز های شب های پر از ستاره را کشف کنم دوست دارم ستاره ها را از نزدیک ببینم و قدم به آسمان بگذارم اما می دانید این ها آرزو هایی ست که بسیاری از انسان ها در دل دارند و تنها اندکی از آن ها می توانند به آن دست پیدا کنند.

صدای جرقه های آتش مرا از آسمان جدا کرده و به زمین می کشاند، حالا زل زده ام به جرقه ها، در لحظه های روشنایی، آن ها چقدر شبیه ستاره های درخشان هستند. یک لحظه روشن می شوند و بعد دوباره خاموش مانند ستارگانی که سوسو می زنند و بعد از چشم ما پنهان می شوند.

شما میتوانید انشاهای خود را به آدرس ایمیل enshasara.ir@gmail.com ارسال کنید تا با نام شما در سایت انشا سرا قرار بگیرد.

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *