انشا درمورد طاق بستان کرمانشاه
مقدمه
محوطه تاريخي طاق بستان در دامنه كوهي به همين نام و در كنار چشمه اي در شمال شرقي شهر كرمانشاه واقع شده است، در اين محوطه آثاري از دوره ساساني وجود دارد كه شامل سنگ نگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگي بنام هاي ايوان كوچك و بزرگ است.
جشن هاي نوروز ۹۸ از تاق بستان آغاز شد تا مردم كرمانشاه و گردشگران حاضر در اين محوطه تاريخي برنامه هاي نوروز امسال را از كنار اين يادگار به جا مانده از دوران ساساني آغاز كنند.
كرمانشاه امسال به عنوان پايتخت نوروز ايران شناخته شده و قرار است در محوطه هاي تاريخي تاق و بستان و بيستون برنامه هايي به مناسبت جشن سال نو برگزار شود.
بدنه
**سنگ نگاره هايي در دل كوه
همچنين حمدالله مستوفي آنجا را ‘طاق وسطام ‘ عده اي ديگر آن را ‘طاق بهستون’، ‘طاق بيستون’ و ‘تخت بستان’ ناميده اند.
اهالي محل نيز محوطه را با نام ‘طاق وسان’ و ‘طاق بسان’ مي شناسند زيرا ‘سان’ در لفظ محلي به معني سنگ است و به اين ترتيب ‘طاق و سان’ يعني طاقي كه در سنگ كنده شده است.
امروزه نيز در اكثر محافل ايران شناسي از اين مكان با نام ‘طاق بستان’ ياد مي شود.
سنگ نگاره اردشير دوم:
شاه ساساني چشماني درشت و ابرواني برجسته دارد. ريش او مجعد و موهاي سرش به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است، وي گوشوارهاي بر گوش و گردنبندي در گردن و دستبندي در مچ دارد. گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است. گردنبند او نيز شامل يك رديف مهره هاي مرواريدي درشت است.
شاه تاجي برسر دارد كه در قسمت پائين آن به صورت نوار ساده اي است و قسمت بالاي تاج به شكل كوريمبوسي است كه بخشي از موهاي سر به صورت انبوه در آن قرار گرفته و به وسيله دو رشته روبان بسته شده است، همچنين به تاج شاه در قسمت پشت، روباني آويخته شده است.
در سمت راست شاه، پيكره اهورا مزدا به حالت ايستاده با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ نقش شده كه دست چپ را به كمر زده و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهداء مي كند.
او داراي صورتي كشيده و ريش بلندي است، موهاي سرش مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است. او نيز گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد.
تاج اهورا مزدا از نوع تاج هاي كنگره دار است، به طوريكه پايه تاج به وسيله رديفي از مهره هاي مرواريد تزئين شده و در بالاي تاج نيز بخشي از موهاي سر به صورت انبوه و بدون پوشش رها شده است.
لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و شلوارش چين دار و شبيه به شلوار شاه مي باشد، همچنين كمربند او شبيه به كمربند اردشير دوم است.
در سمت چپ اردشير دوم پيكر ايزد مهر با صورت و بدني سه ربعي نقش شده كه بر روي گل نيلوفر بزرگي ايستاده است. متأسفانه جزئيات صورت او آسيب ديده ولي براساس آنچه كه باقي مانده، ريش او كوتاه و مجعد است، همچنين جزئيات تاج او از بين رفته و تنها روبان هاي آويخته شده در پشت تاج ديده مي شود.
بر دو سر اين ايزد هاله اي از نور ديده مي شود، در دست هاي او دسته اي از شاخ هاي نباتي مخصوص اعمال مذهبي كه برسم ناميده مي شود، قرار دارد. لباس ايزد مهر شبيه لباس اهورا مزدا است.
در زير پاي اهورامزدا و اردشير دوم، پيكره دشمن شكست خورده اي نقش شده كه متأسفانه بخش زيادي از آن از بين رفته است. جزئيات صورت او آسيب ديده ولي با توجه به آنچه كه باقي مانده ريش او ساده و با خطوط مواج عمودي نشان داده شده است، همچنين موهاي سر او ساده است.
در باره هويت واقعي اين شخصيت، اختلاف نظرهايي وجود دارد برخي از محققان اين پيكره را متعلق به يكي از شاهان شكست خورده كوشان مي دانند ولي امروزه بسياري از محققان آن را به جوليانوس امپراطور روم نسبت مي دهند كه در سال ۳۶۲ م به دست اردشير دوم كشته شده است.اين تفسير تازه به سرعت راه خويش را در محافل ايران شناسي باز كرده است.
ديوار انتهاي اين ايوان به دو بخش تقسيم شده است. در بخش فوقاني، طاقچه اي به عمق ۳۰ سانتي متر و بلندي ۹۳ /۲ متر ايجاد شده است. در داخل اين طاقچه، پيكره هاي شاهپور سوم و پدرش شاهپور دوم و همراه با كتيبه هايي به خط پهلوي و به زبان فارسي ميانه حجاري كرده اند.
پيكره شاپور دوم، داراي چشماني درشت، ابرواني كماني و ريش بلندي است كه انتهاي آن در حلقه اي فرو رفته است. موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است.
لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و در قسمت پائين مدور ميباشد. به كمر او نيز كمربندي بسته شده كه در قسمت جلو پاپيوني به آن آويخته است، همچنين شلوار او بلند و چين دار مي باشد.
پيكره شاپور سوم نيز شبيه پيكره پدرش است تنها تفاوت اين پيكره ها در شكل تاج آن ها مي باشد كه متأسفانه جزئيات تاج شاپور سوم آسيب ديده است.
مطابق با نوشته هاي كنار اين پيكره ها، مي توان هويت واقعي آنها را شناسايي كرد.
ايوان بزرگ:
مهمترين اثر در طاق بستان، ايوان بزرگ است كه از نظر معماري اطلاعات بيشتري را در اختيار ما قرار مي دهد. اين ايوان به شكل فضاي مستطيلي به عرض ۸۵ /۷ متر و عمق ۶۵/۷ متر است كه ارتفاع آن ۹۰/۱۱ متر مي باشد. در دو طرف ورودي اين ايوان دو جرز چهار گوش به ارتفاع ۲۷/۴ متر ايجاد شده است.
پهناي جرز سمت راست ۴۱/۱ متر و جرز سمت چپ ۴۶/۱ متر است. بر روي اين جرزها، طاقي با قوس نعل اسبي قرار دارد كه ۲۴ سانتي متر از سطح داخلي جرزها عقب تر رفته و رفي را ايجاد كرده است.
ارتفاع اين طاق از كف ايوان تا لبه قوس در قسمت جلو ۸۰/۸ متر و در قسمت عقب ايوان ۲۵/۹ متر است. قوس طاق نيز در قسمت جلو ايوان بازتر از قوس انتهاي ايوان است، به طوريكه در قسمت جلو به شكل نيم دايره اي بوده ولي در قسمت عقب به شكل نيم بيضي است. بر روي لبه بام ايوان، هفت جان پناه چهار پله اي با زاويه قائم وجود دارد كه ارتفاع هر كدام از آنها ۱۲۹ سانتي متر است.
در انتهاي ايوان، سكويي به طول ۴۰/۷ متر و عرض ۸۰ تا ۹۰ سانتي متر و بلندي ۱۷ سانتي متر وجود دارد. بر روي اين سكو و در دو طرف انتهايي اين ايوان، دو نيم ستون حجاري شده است. اين نيم ستون ها فاقد پايه ستون بوده و مركب از ساقه ستون و سر ستون مي باشند كه در مجموع ارتفاع هركدام از آنها چهار متر و قطر آنها ۳۲ سانتي متر است.
ساقه هر كدام از اين نيم ستون ها به شكل استوانه اي بوده و به وسيله شيارهاي قاشقي تزئين شده است. سرستون اين نيم ستون ها به شكل هرم مربع القائده معكوسي است كه تقليدي از سرستون هاي بيزانسي است.
تزئينات:
ديوارهاي داخلي ايوان بزرگ به دو بخش تقسيم و هر بخش به گونه اي استادانه تزيئن شده است كه هنوز تمام تزئينات آن پابرجا مانده است. در زير به توصيف تزيئنات بخش هاي مختلف اين ايوان مي پردازيم:
نما:
بر روي جرزهاي دو طرف مدخل ورودي ايوان، درخت تخيلي نقش شده است؛ همچنين روي قوس اين ايوان به وسيله دو رديف نقوش گياهي تزئين شده است؛ رديف پايين شامل گل هاي سه برگي است كه انتهاي اين گل ها به هم وصل شده اند.
در مركز قوس ايوان هلالي نقش شده كه به آن دو رشته روبان افراشته شده است. در لچكي هاي ايوان نيز نقش دو الهه بال دار (نيكه) ديده مي شود كه هر كدام از اين الهه ها در يك دسته حلقه روبان دار و در دست ديگر، جامي پر از مرواريد دارند.
انتهاي ايوان:
ديوار انتهاي ايوان به دو بخش تقسيم شده است. بخش بالايي صحنه تاج ستاني شاه ساساني را نشان مي دهد و در بخش پائين نيز سواركاري نقش شده است.
در صحنه تاج ستاني پادشاه ساساني با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ بر روي سكويي ايستاده است. ولي دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و دست راست را به طرف اهورا مزدا دراز كرده است. جزئيات صورت شاه آسيب ديده است ولي با توجه به آنچه كه باقي مانده صورت او فربه، گونه ها گوشتالو، چشم ها درشت و ابروها برجسته است.
ريش او به وسيله خطوط مواج عمودي نشان داده شده است. موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته، اين شخص گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد؛ گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است. گردنبند او شامل دو رديف مهره هاي مرواريدي مي باشد كه به مركز آن سه دانه مرواريد درشت آويخته است.
شاه، تاج كنگره داري بر سر دارد كه پايه آن به وسيله دو رشته مرواريد و پلاك هاي مربع شكل تزئين شده است؛ در جلو تاج، هلالي قرار دارد، بر فراز تاج، دو بال عقاب وجود دارد كه نوك آنها به طرف داخل خم شده است، در حد فاصل اين دو بال، ميله عمودي وجود دارد كه بر روي آن هلالي ديده مي شود؛ در داخل هلال، نيز گوي بزرگي قرار دارد.
اين شخص پيراهن مرواريد دوزي شده اي پوشيده است. در قسمت بالاتنه، بر روي پيراهن، تسمه هايي بسته شده كه شامل سه رديف مهره هاي مرواريدي و پلاك هاي مستطيلي مي باشد.
كمربند او پهن و با چهار رديف دانه هاي مرواريدي تزئين شده است. در قسمت پائين كمربند، حمايلي جواهر نشان بسته كه شمشيري در جلو به آن آويخته است.
در سمت راست شاه، پيكره اهورا مزدا با صورت و بدني تمام رخ نقش شده كه بر روي سكويي ايستاده است. او دست چپ را بر روي سينه گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهدا مي كند. اهورا مزدا داراي صورتي كشيده، ريشي بلند و مخروطي است. موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه هايش آويخته است.
اهورا مزدا گوشواره اي بر گوش و گردنبدي بر گردن دارد كه شبيه به گوشواره و گردنبند شاه است.
تاج او كنگره دار است كه پايه آن به وسيله دو رشته مرواريد و پلاك هاي مربع تزئين شده است. موهاي بالاي سر او انبوه و بدون پوشش رها شده است. او نيز پيراهن مرواريد دوزي شده اي بر تن دارد كه به روي آن شنل جلو بازي پوشيده است.
در سمت چپ شاه، پيكره آناهيتا، با صورت و بدني تمام رخ نقش شده كه بر روي سكويي ايستاده است. در دست چپ او سبوي آب و در دست راستش حلقه روبان داري ديده مي شود كه به طرف شاه دراز كرده است او داراي صورتي گرد و چانه اي كوتاه است. بخشي از موهاي سر او به صورت گيسوي بافته در دو طرف صورت آويخته است.
آناهيتا گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد. گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است.
همچنين گردنبند او شامل دو رديف مهره هاي مرواريدي مي باشد. تاج او نيز شامل دو بخش است. اين تاج در قسمت پايه به وسيله دو رشته مهره هاي مرواريدي و پلاك هاي مربع تزئين شده است.
در بخش فوقاني تاج نيز به وسيله رديفي از پالمت هاي شش لبه اي رها شده به وسيله يك پاپيون و روباني افراشته بسته شده است. اين شخص پيراهن چيندار مرواريد دوزي شده اي بر تن دارد كه بر روي آن شنل جلو باز بلندي پوشيده است. حاشيه اين شنل به وسيله دو رديف مهره هاي مرواريد و قسمت هاي ديگر آن به وسيله گلهاي رز تزئين شده است.
نقش سواركار: در بخش پائين ديوار انتهاي ايوان، نقش مرد سواره اي حجاري شده كه حريفي پيش روي ندارد. اين سوار با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ سوار بر اسب قوي هيكلي است. اين شخص كلاه خودي بر سر دارد كه تمام صورت و گردن او را مي پوشاند به طوري كه فقط چشمان او مشخص است، همچنين بر روي كلاه خود تاجي قرار دارد.
بر روي پايه اين تاج، نواري وجود دارد كه به وسيله دو رديف مهره هاي مرواريدي تزئين شده است. اين نوار در پشت سر به وسيله پاپيوني بسته شده است. همچنين دو رشته روبان افراشته به آن متصل است.
اين شخص پيراهن بلندي بر تن دارد كه به وسيله نقش مرغ و ارغن تزئين شده است. بر روي پيراهن زره اي زنجير باف پوشيده كه تا روي زانو ادامه دارد. به دور كمر او كمر بندي بسته شده كه به وسيله طرح هاي دايره اي تزئين شده است. در قسمت پائين كمربند، حمايلي بسته كه به وسيله طرح هاي هندسي به شكل لوزي و دايره تزئين شده به اين حمايل تيرداني آويخته است.
اين شخص نيزه بلندي در دست دارد و سپر مدوري براي دفاع در پيش رو گرفته است. صورت و سينه اسب به وسيله زره اي تيغه اي پوشيده شده است. بر روي اين زره نيز منگوله هايي آويخته است. همچنين بر روي كپل اسب منگوله اي آويخته است كه بر روي آن نقش انسان سه سر ديده مي شود.
بسياري از مورخان و جغرافي نويسان دوره اسلامي چون ابن فقيه، ابن رسته، ابودلف، مسعودي و ياقوت حموي نقش اين اسب سوار را خسرو پرويز معرفي كرده اند كه سوار بر اسب معروفش شبديز است.
ديوارهاي جانبي ايوان:
ديوارهاي جانبي ايوان بزرگ به وسيله نقوشي تزئين شده كه صحنه شكار شاهي را نشان مي دهد به طوريكه در ديوار سمت راست، صحنه شكار گوزن و در ديوار سمت چپ صحنه شكار گراز نقش شده است.
صحنه شكار گوزن: اين صحنه در قابي به طول ۸۰/۵ متر و عرض ۹۰/۳ متر حجاري شده است. در اين صحنه فيل باناني در سه رديف، گوزن ها را از طريق دروازه اي كه در سمت راست حصار تعبيه شده به داخل شكارگاه رم مي دهند. اين گوزن ها به دنبال چند گوزن دست آموز كه روباني در گردن دارند، در حال فرار مي باشند.
در درون شكارگاه شاه سوار بر اسب در سه قسمت نمايش داده شده است. در قسمت بالا، شاه سوار بر اسب، آماده براي شكار مي باشد. او شمشيري مرصع به كمر آويخته و كماني بر گردن دارد.
برخي از اين رامشگران در حال كف زدن و برخي نيز چنگ مي نوازند. در مقابل اين رامشگران چهار نفر به حالت ايستاده در حال نواختن آلات موسيقي مي باشند. صحنه بعدي، شاه را در حال شكار نشان مي دهد، در اين صحنه شاه سوار بر اسبي است كه چهار نعل به دنبال گوزن ها مي تازد. در پشت سر شاه نيز شش اسب سوار در حال تاخت مي باشند.
صحنه شكار گراز: اين صحنه در قابي به طول ۷۰/۵ متر و عرض ۱۳/۴ متر حجاري شده است. در سمت چپ اين قاب، ۱۲ فيل در ۵ رديف عمودي نقش شده كه بر روي هر كدام از اين فيلها، دو نفر سوار شده است. اين فيل با نان در حال رم دادن گرازها از مخفي گاه باطلاقي خود به درون نيزارها مي باشند.
در قسمت بالاي صحنه شكار، قايق پارويي ديده مي شود كه در داخل آن پنج نفر در حال كف زدن مي باشند؛ همچنين دو پارو زن در داخل اين قايق وجود دارد.
در مركز صحنه، شاه در داخل قايقي ايستاده كه در اطراف او نوازندگان زن قرار دارند. شاه با تير و كمان در حال تيراندازي به طرف دو گرازي است كه به سوي او جهيده اند. در داخل اين قايق، چهار نفر قرار دارد.
در سمت راست قاب، صحنه پايان شكار نشان داده شده است، در اين صحنه شاه در داخل قايقي ايستاده و كماني كه زه آن باز ميباشد به نشانه خاتمه شكار در دست چپ گرفته است، همچنين برخلاف صحنه قبل، در كمر شاه شمشيري ديده نمي شود. بر دور سر او نيز هاله اي قرار دارد. در عقب اين قايق، قايق ديگري وجود دارد كه در داخل آن، زنان نوازنده در حال نواختن چنگ ميباشند.
در قسمت پائين صحنه پنج فيل سوار، در حال جمع آوري گرازهاي شكار شده، نقش شده است. اين عمل جمع آوري گرازها، به وسيله خرطوم فيل صورت مي گيرد و خدمه فيل ها با گرزهايي كه در دست دارند ضربه آخر را بر گرازها وارد مي كنند.
تاريخ گذاري: در مورد زمان ساخت اين ايوان در ميان محققان سه ديدگاه وجود دارد. ديدگاه اول توسط اردمن (erdmann) مطرح شده است به نظر او، اين ايوان در زمان پيروز يكم ( ۴۵۹ ـ ۴۴۸ م) ساخته شده است.
ديدگاه دوم توسط هرتسفلد ( herzfeld ) ارائه شده است؛ او اظهار مي كند كه اين ايوان در زمان خسرو دوم (۶۲۸ ـ ۵۹۰ م) ساخته شده است.
ديدگاه سوم، توسط فن گال ( von.gall ) مطرح شده، او معتقد است اين ايوان همراه با نقوش ديوار انتهاي آن، در زمان پيروز يكم ساخته شده است ولي صحنه هاي شكار شاهي در ديوارهاي جانبي ايوان متعلق به زمان خسرو دوم مي باشد. امروزه در محافل ايران شناسي ديدگاه دوم يعني نظر هرتسفلد طرفداران بيشتري دارد.
سنگ نگاره دوره قاجار: در بخش فوقاني ديوار سمت چپ ايوان بزرگ، سنگ نگاره اي از دوره قاجاريه همراه با كتيبه اي به خط نستعليق حجاري شده است. در اين سنگ نگاره محمدعلي ميرزا دولت شاه بر روي تختي نشسته است. وي صورتي فربه و ريش بلند دارد. سبيل او تاب داده شده و تا آن سوي گونه ها ادامه دارد تاج او از نوع تاج ها كنگره دار و شبيه تاج پدرش فتحعليشاه است.
در كنار او شعري از بسمل شاعر كرمانشاهي در مدح او نگاشته شده است. مطابق با اين نوشته محمد علي ميرزا كوه طاق بستان را با كوه طور و جمال دولتشاه را با جمال حضرت موسي تشبيه كرده، وي همچنين خسرو پرويز را دربان خود معرفي كرده است.
در سمت راست او امامقلي ميرزا معروف به عمادالدوله به حالت ايستاده، با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ نقش شده است. وي داراي ريش كوتاه سياه رنگي است و تاج جواهر نشاني بر سر دارد. لباس او شامل پيراهن گشاد بلندي است كه متأسفانه رنگ آن از بين رفته، وي نيز خنجري در كمر بسته و شمشيري در غلاف به سمت چپ آويخته است.
در سمت چپ محمدعلي ميرزا، پسر ديگرش محمدحسين ميرزا نقش شده است. متأسفانه جزئيات صورت وي از بين رفته است. تاج او از نوع تاج هاي كنگره دار است، لباس او شامل پيراهن سبز رنگ بلندي است. وي نيز شمشيري در غلاف به حمايلش بسته است.
در جلو محمدعلي ميرزا، آقاغني به حالت ايستاده با صورت و بدني تمام رخ نقش شده است تاج او مخروطي است وي لباس بلند قرمز رنگي پوشيده است و به حمايلش خنجري آويزان است.
در سمت چپ سنگ نگاره، كتيبه اي به خط نستعليق نوشته شده است، اين كتيبه به صورت وقف نامه اي است كه مضمون آن حاكي از نحوه درآمد سه دانگ از مزارع كبود خاني است كه بايستي جهت عزاداري براي امام حسين (ع) در ماه عاشورا و و ساير عزا هزينه ميشد.
طبق كتيبه اين سنگ نگاره در سال ۱۲۳۷ ه.ق به دستور آقاغني خواجه باشي محمدعلي ميرزا و توسط ميرزا جعفر سنگ تراش حجاري شده است.
استان كرمانشاه اكنون تنها يك اثر جهاني دارد و آن هم كتيبه داريوش در بيستون است و با همت مسئولان سازمان ميراث فرهنگي كشور و استاندار كرمانشاه پرونده ۲ اثر ديگر شامل اثر تاريخي تاق بستان و منظر طبيعي و فرهنگي اورامان نيز براي ثبت در فهرست آثار جهاني آماده شده است.