ربا دادن و ربا گرفتن یا به اصطلاح عامیانه پول نزول دادن ونزول کردن در کشور ما وسایر کشور ها کاری خلاف شرع و عرف وقانون میباشد اما هستند افرادی که مرتکب این جرم میشوند ولی قاطعانه با ان ها برخورد نمیشود و مجازاتی در برابر این عملشان صورت نمیگیرد.
فشار اقتصادی وارد شده بر افراد گاهی باعث چنین کج رفتاری هایی میشود و رابرت مرتن معتقد است جامعه افراد را به چنین کج رفتاری هایی وا میدارد ولی مقصر دانستن دولت توجیه مناسبی برای این کار نیست
این کج رفتاری مانند سایر کج رفتاری ها در تعامل با دیگران یاد گرفته میشودگاهی کمک خواستن از دیگران و مشورت گرفتن از ان ها برای رفع مشکل ، مشکلات بزرگتری را به وجود می اورد به عنوان مثال برای برطرف شدن مشکل مالی با پیشنهاد گرفتن پول نزول رو به رو میشویم و این موضوع با نظریه ی افتراقی سادرلند(افراد کج رفتار میشوند چون تعداد ارتباط های انحرافی ان ها بیشتر از ارتباط های غیر انحرافیشان است)مرتبط است.
ترک کارهای خیر، راکد ماندن تولید و فعالیتهای اقتصادی، افزایش فاصله طبقاتی که به واسطه ربا دادن برخی غنیتر و به واسطه دریافت پول ربوی برخی فقیرتر میشود و افزایش تورم در جامعه از جمله آسیبهای رباخواری در زمینه اجتماعی هستند.
گرفتن پول اضافى، بدون انجام کارى مفید و یا مشارکت در تولید، نوعى ظلم و اجحاف است که موجب پیدایش دشمنى و قساوت مىشود. ربا دهنده به جهت بدهىهاى تصاعدى، گاهى ورشکست و مجبور به قبول انواع ذلّتها و اسارتها مىشود. ربا، تعادل جامعه را بهم زده و موجب تقسیم جامعه به دو قطب مستکبر و مستضعف مىشود.
با توجّه به این آثار تخریبى، نه تنها در شریعت اسلام، بلکه در تمام ادیان آسمانى ربا تحریم شده است. امّا برخى به بهانههایى مىخواهند ربا را توجیه کنند و به دنبال راه فرار هستند.
ربا، آثار تخریبى خود را دارد هرچند که جوامع انسانى آن را در سیستم اقتصادى خود پذیرفته باشند. علّت پیشرفت جوامع غربى، توجّه به علم و صنعت است، نه اینکه رباخوارى موجب ترقّى آنها شده باشد.
رباخواری یکی از موضوعاتی است که خداوند در آیات بسیاری به بیان پیامدهای آن پرداخته و انسان را از آن نهی کرده است.
تقسیم شدن جامعه به دو قشر ثروتمند و مستضعف و شکاف طبقاتی یکی از مهمترینپیامدهای ربا در جامعه است و به این صورت جامعه به سمت نابودی پیش میرود. تا جایی که در این زمینه پیامبر (ص) میفرماید: هرگاه خداوند بخواهد قومی را نابود کند ربا را به آن وارد میکند.
«الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَو اْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الْشَّیْطَنُ مِنَ الْمَسِّ ذَ لِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الْرِّبَو اْ وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الْرِّبَو اْ فَمَنْ جَآءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّنْ رَّبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَبُ الْنَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ» (بقره ۲۷۵)
همچنین بخوانید: انشا درمورد عشق خدا به انسان