منظور از دقت مندی، صفت کسی است که در اندیشه ورزی و تمرین خردمندی، واجد ویژگی دقت نظر و صلابت و جزالت عمل و اثر باشد. بنابراین، اندیشه ورز مدقق، شخصی است که در کارها و امور و کنشها، به استواری اجزا و پیوندهای موجود بین اشیا، با امعان نظر و تامل مینگرد.
روزنامه همدلی در یادداشتی به قلم محمدعلی نویدی استاد دانشگاه آورده است:دقت و دقت مندی یکی از شاخصها و سنجههای «criteria & criterion» مهم اندیشهورزی اثربخش است؛ چراکه، دقت یعنی، نکته بینی و نکته سنجی در اندیشه و کار و کنش. دقتمندی، یک نوع توان و قوت است، توانی که ظرفیت باریک اندیشی را داشته باشد. بین توجه و دقت، ضمن اینکه وجوه تشابه و اتفاق هست، وجوه اختلاف و افتراق نیز هست؛ شاخص توجه، به جامعیت و کلیت و تمرکز حواس معطوف است؛ اما، شاخص دقت به جزئیات و موضوعات معین و مشخص نظر دارد.
توجه « Attention» با دقت « to be carefu- & minutenees & precisio- & Accuracy » در همین باریک اندیشی و نکته یابی و مسئله شناسی ویژه نهفته است. توجه تمرکز حواس و پرهیز از حواس پرتی و پراکندگی نیروهای معرفتی و مدیریتی است؛ در حالیکه دقت، تمرکز اندیشه و فکر در کشف نکتههای دقیق و دیدن جزئیات و خصوصیات دیده ناشده میباشد.
گویی، در دقت نظر، امور جزئی و باریک، از سطح و ساحت و جایگاه خود به سطح و مرتبه عقل و اندیشه برکشیده میشوند و مورد شناخت و ارزیابی و سنجش قرار میگیرند. مثل، کارهای فیزیکدانان و پزشکان و جراحان و صاحبان حرف و مشاغل دیگر، که برای آغاز توجه و تمرکز لازم است و برای تشخیص دقیق و درک جزئیات، دقتمندی ضروری است.
بنابراین، دقت جزئی بینی، عمق کاوی و زوایه شناسی است؛ از رهگذر این نشانه اندیشهورزی اثربخش، ضریب خطا در کارها و کنشها، کاهش پیدا میکند و ضریب دقت افزون میگردد. خطا و خطاکاری، چه در امور علمی و فکری و چه در امور اجتماعی و فرهنگی و غیره، با دقت و عدم دقت نسبت دارند، دقت، یک معیار و میزان در اثربخشی تفکر و نیز در امور و زندگانی واقعی انسان است.
حال، پرسش این است که در فرایند دقت ورزی و دقت مندی، فعالیت عقلانی و اندیشگی آدمی چگونه صورت میگیرد؟ یعنی اندیشه، چه مراحلی را طی میکند تا به مرحله دقت نظر و باریک ندیشی برسد؟ آغاز دقت با کوچک نمودن محدوده و میدان موضوع شروع میشود، و اساساً، دقت به معنی کوچک شدن است.
در مرتبه بعدی، دقتمندی، دعوت به هوشیاری و تمرکز در اندیشیدن میکند، چون، بدون هوشیاری کافی درک و دریافت اجزاء و نسبتهای آنها، ممکن نیست. و با تامل و تفکر دقیق وارد مرتبه دیگری میشویم؛ یعنی، کاستن از غلظت و پیچیدگی امور و مسائل. غلظت در مقابل دقت است.
بذل اندیشه و امعان نظر، موجب تامل و تمرکز فکر است، در واقع، فکر و اندیشه متفرق و پریشان، هرگز نمی تواند از صفت دقت برخودار باشد.
لذا، مرتبه بعدی، رهایی از پریشانی و تفرق و پراکندگی در اندیشه است. از این مرحله به بعد، غوررسی و تدقیق فرا میرسد؛ در غوررسی، مطالعه و بررسی میدانی و پیماشی و واقعی و مداقه دریافتهها و مشاهدات و مفاهیم و معانی، ضرورت دارد.
با این مداقه است که، نکته بینیها و موشکافیها و ژرفاندیشیها و تیز و ریزبینیها و خرده و خرد نگریها و باریک شدنها و یافتن ها، ظهور میکند، کشف علوم و دانشها و فنون و تکنیکها، ریشه در این دقت و دقتمندی دارد. مطالعه و مقایسه دوران ظهور و بروز علم و رنسانس، با دوران تاریک و قرون وسطی این حقیقت و واقعیت بهطور عیان آشکار میسازد.
دوران علم، دوران باریک بینی بوده است، درست بر خلاف دوران تاریک بینی. دشواریها و سختی های زندگی و بشر، چه ربطی به دقت نظر او داشته است و دارد؟
دشواریها و سختیها که ریشه رنجها و آلام و گرفتاریهای بشری هستند، همان امور غامض و قابض هستند که نیازمند به گشودگی و سادگی و تجزیه و تحلیل دارند، تا امور پیچیده و بغرنج به اجزا و عناصر سهل و ساده تحول و تبدل پیدا نکنند، انتظار گشایش و رهایش، چندان معقول و منطقی نیست.
حال، پرسش این است که چگونه میتوان، امور و مشکلات حاد و پیچیده را سهل و آسان کرد؟ بی تردید، یک راه حل، تمرکز افکار و دقت نظر و باریک بینی خردمندان ونخبگان جوامع است؛ یعنی، موضوعات کلان و پیچیده به موضوعات خرد و ساده تبدیل شوند تا بررسی دقیق و دقت علمی لازم ممکن گردد.
کار دقت ورزی همین است که طی یک فعالیت و فرآیند شناختی و معرفتی و کاوش اثربخشی، ابعاد و جزئیات موضوعات را برجسته کند و آنها را مورد مطالعه و مداقه قرار دهد.
یعنی، میدانهای مطالعه و فعالیت و بررسی را محدود نماید و معین کند و آنگاه به کندوکاو عقلی و علمی بپردازد؛ در چنین حالتی، دشواریها، تبدیل به موضوع خاص و معین و قابل شناخت و رتق و فتق میشوند و سهولت و راحتی پیش میآید.
زمان نیز در ساحت دقت، مدیریت میشود، چون، از کلینگری و کلیگویی به مسئله شناسی و ابژه کاوی توجه میگردد.
البته بحث از «دقت» میتواند از زوایای گوناگون و ابعاد مختلف صورت بگیرد؛ مثلاً از منظر روان شناسی یا علوم دقیقه و فیزیک و مهندسی و الخ، اما، وقتی دقت خصلت تفکراثربخش باشد، با هستی و عمل و واقعیت و زندگی ربط پیدا میکند و به ساحت وجودی انسان برکشیده میشود.
دقت ارادی و آگاهانه در چنین وضعی، اهمیت شایان پیدا میکند. همین دقت آگاهانه است که، از نشانها و نمادهای اندیشهورزی اثربخش، است، در مقابل دقت آگاهانه و ارادی، دقت ارتجالی و بی تامل و اندیشه و اراده قرار دارد.
شان ذاتی انسان و زندگی وی، در دقت ارادی و اندیشهورزی اثربخش است، زیرا، رهایی از اسارت غریزه و کششهای حیوانی با عقل و علم و آگاهی ممکن میگردد. پس، دقت، نوعی حسابرسی آگاهانه از امور گوناگون است که به انسان قدرت تحلیل و تحزبه « resolutio- » میدهد و او را در تفکیک مباحث و مشکلات و مسایل یاری میرساند.
یک راهکار عملی و کاربردی در خصوص دقت مندی و دقت ورزی و درک نسبت آن با اندیشهورزی اثربخش، این است که موضوعات کلان و مبهم و کلی، به موضوعات تخصصی و راهبردی و کارشناسانه تفکیک شود تا وضوح و روشنی بیشتری پیدا کنند و قابل بحث و بررسی دقیق علمی شوند.
در چنین وضعی، دقت به کشف و حصول ثمرات تازه و آثار نو و بدیع مدد میرساند و در زندگی نافع میافتد. یعنی، اثرهای خاص و متفاوت، که بنیان و شالوده هر گونه زندگی انسانی را میسازند، با دقت ورزی مرتبط هستند. متفکر مدقق، ناظر مراقب و باریک اندیش است.
« A minute observer » و این اندک بینی، سبب روشن بینی میشود، زیرا، در اندک بینی وجزء بینی، امکان دقت صریح و امعان نظر و تامل عمیق و احاطه علمی وجود دارد. بدین سان، کشف لایههای ناشناخته امور و کارها و موضوعات و مسایل، با دقت ارتباط پیدا میکنند و اقدامهای دقیق بشری در طول تاریخ و حیات آدمی (مثل، ثبت و ضبطهای دقیق تاریخی) ریشه در اندیشه ورزی و دقت مندی داشتهاند.