انشا با موضوع سفر خیالی

فال روزانه

انشا با موضوع سفر خیالی

انشا با موضوع سفر خیالی

تحقیق مقاله یا انشا با موضوع سفر خیالی

در یکی از روزهای سرد زمستان که زمین لباس سفید برتن کرده بود در راه رفتن به مغازه بودم که چشمم به مورچه ای افتاد که با دستانش بر سر خود میزد و می گفت:”کمک ،به دادم برسید “نزدیکتر که شدم از او پرسیدم “مگرچه شده که این قدر فریاد می زنی ؟

گفت زمین غذاهای مارا می بلعد.

با دستگاهی که داشتم خودم را کوچک کردم به داخل که رفتم دیدم که راست می گوید.

صد ها مورچه نینجا را آماده کردم ،زمین را که کندیم دیدیم که راه زن های مورچه ای را دیدیم که در حال دزدی کردن هستند

به آن ها حمله کردیم که متاسفانه ۳۰نفر از نینجا های من کشته شده و خوشبختانه تمامی دزدان کشته شدند.

سپس غذاها ی دزدیده شده را به صاحبانشان برگردانده شدند .

با دستگاهی که اختراع کرده بودم

اندازه ی خودم را به حالت اولیه تبدیل کردم

حال شب شده ومن به این فکر هستم که مادرم چه تنبیهی برای من در نظر گرفته است

 

تهیه شده در انشا سرا

برای مشاهد انشا های دیگر با این موضوع کلیک کنید

 

شما میتوانید انشاهای خود را به آدرس ایمیل enshasara.ir@gmail.com ارسال کنید تا با نام شما در سایت انشا سرا قرار بگیرد.

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *