انشا درباره تصمیم گیری
گرفتن تصمیمات مهم در زمان کم نیاز به قدرت و کنترل بیشتر در زندگیتان دارد. همچنین به این معناست که این فرصت را خواهید داشت که اطمینان دیگران را جلب کنید.
اینکه بتوانید تصمیمات مهم بگیرید زندگی و کارتان را بهتر خواهد کرد. تصمیم گیری مهارتی است که برای موثر بودن در زندگی باید یاد بگیرید و وقتی دینامیک های تصمیم گیری را یاد بگیرید و چیزهایی که یاد گرفته اید را در زندگیتان پیاده کنید درست در مسیر موفقیت افتاده اید.
منطقه مرکزی، در وبلاگی به نشانی http://mahmodig.blogfa.com/ آمده است: تا میتوانید سریع درمورد مسئله موردنظر اطلاعات جمع کنید. ممکن است بخواهید از کسی اطلاعات بگیرید اما وقتی تصمیمی آینده شما را تعیین میکند فقط روی توصیههای آنها تکیه نکنید. در عوض برای گرفتن تصمیمتان از اطلاعات آنها استفاده کنید.
آرام باشید – حفظ آرامش و خونسردی یکی از بهترین چیزهایی است که میتوانید در تصمیم گیریهای مهم داشته باشید. تصمیم گرفتن در آرامش مطمئناً خیلی بهتر خواهد بود چون قادر خواهید بود همه اطلاعات لازم را به خوبی بررسی کرده و احساسات گمراه کننده و نامربوط را از خودتان دور کنید.
شجاعت می خواهد – تصمیم گیری سریع شجاعت می خواهد. اینکه بتوانید سریع فکر کنید و با نشانه های احتمالی یک تصمیم گیری نادرست کنار بیایید نیازمند شجاعت است.
با گرفتن سریع تصمیمات کوچک از روی غریزه شروع کنید و بعد نتیجه را بررسی کنید. با یاد گرفتن اینکه برای هر موقعیت کوچکی که در آن هستید تصمیم بگیرید و بعد بررسی نتیجه آن قدم اول را بردارید.
نتیجه دلخواهتان را بشناسید – مهمترین دلیل برای گرفتن یک تصمیم در قدم اول این است که نیاز به یک نتیجه خاص است. مشکلی که معمولاً طی فرایند تصمیم گیری اتفاق می افتد این است که نتیجه دلخواه به طور کامل واضح نیست. باید بدانید که می خواهید تصمیمتان به چه نتیجه ای منتهی شود.
یاد بگیرید با تصمیماتتان زندگی کنید – باید یاد بگیرید که تصمیمات بد را پشت سر بگذارید. وقتی تصمیمتان نتیجه ای که می خواهید را در بر داشت جشن بگیرید و از تصمیمات بدتان هم درس بگیرید.
خیلی وقتتان را صرف تصمیمات بدتان نکنید و سعی کنید آنها را از فکرتان بیرون بیندازید و بعد به عقب برگردید و ببینید چطور می توانید تصمیم را مدیریت کنید که بهترین نتیجه را به دنبال داشته باشد.
استیو ییتس در مجله شانس گفته است، “تاجران موفق وقت زیادی را صرف اندوه خوردن برای تصمیمات گذشته نمی کنند. اگر تصمیمی اشتباه از آب درآمد از آن سریع می گذرند.
پس وقتی قرار است تصمیمی را سریع بگیرید و میدانید این امکان وجود دارد که اشتباه از آب دربیاید، بدترین کاری که می توانید بکنید این است که بنشینید همانجا و بترسید و امیدوار باشید. باید محکم باشید، جلو بروید و انجامش دهید.
همچنین بخوانید: انشا درمورد هدف زندگی
انشا درمورد تصمیم گیری دوره متوسطه
مقدمه
وقتي مغز بهخاطر تصميمگيريهاي متعدد خسته ميشود، معمولاً سر راستترين تصميمات را ميگيرد كه عمدتاً هم «بدترين» است.
بدنه
ما مدام در حال تصميمگيري هستيم و با هر تصميمي، يكقدم به «خستگي تصميم» نزديك ميشويم. هر چند همه تصميمها بزرگ و حياتي نيستند ولي هر كدامشان، به سهم خود بخشي از انرژي مغزمان را ميگيرند:
تحقيقات نشانداده افرادي كه كار و زندگيشان بهگونهاي است كه بايد مدام تصميم بگيرند، بيش از بقيه در معرض «خستگي تصميم» قرار دارند. وقتي مغز بهخاطر تصميمگيريهاي متعدد خسته ميشود، معمولاً سر راستترين تصميمات را ميگيرد كه عمدتاً هم «بدترين» است.
وقتي از «مارك زاكربرگ» بنيانگذار و مدير فيسبوك پرسيدند چرا هميشه يكنوع تيشرت ميپوشي پاسخ داد: نميخواهم هر روز صبح درگير تصميمگيري درباره اينكه كدام لباس را بپوشم شوم.
او با اينكار در واقع، يكي از تصميمات صبحگاهياش را حذف و انرژي آن را براي تصميمگيريهاي مهمتر كاري، ذخيره ميكند.
خانم آنگلا مركل صدر اعظم آلمان هم از اين روش استفاده ميكند و اكثراً يكنوع لباس ميپوشد. استيو جابز نيز همينگونه بود.
براي اينكه «خستگي تصميم» ديرتر رخ بدهد، تا حد امكان خود را در معرض تصميمگيريهاي كماهميت قرار ندهيم.
واقعيت اين است كه ظرفيت ما براي اتخاذ تصميم محدود است. بيشترين انرژي را در مقايسه با هر يك از اندامهاي انسان، مغز او مصرف ميكند و اگر اين مغز بيش از اندازه درگير تصميمگيري شود، به طور طبيعي قادر به واكنش مناسب نيست. دولت ايران بهصورت سنتي درگير دهها و صدها موضوعي است كه بايد درباره همه آنها تصميم بگيرد و اين كار شدني نيست.
نكته مهمتر اينكه افراد تصميمگير هرچه درباره موضوعي دانش و اطلاعات كمتري داشته باشند در تصميمگيري انرژي كمتري مصرف ميكنند و البته تصميم بيربط تري هم ميگيرند. افرادي كه دانش و اطلاعات گستردهاي در يك موضوع دارند، براي تلفيق و تركيب بايد مثل يك پردازنده پرقدرت كار كنند كه بسرعت گرم ميشود و احساس ميكند كه كلهاش داغ شده است.
بايد خون زيادي به مغزش برسد تا بلكه گرماي آنجا را كم كند و مواد لازم را براي كار به مغز برساند. با اين مقدمه به نقد وضعيت تصميمگيري دولت بايد پرداخت. اول اينكه تصميمات توزيع نشده است. بسياري از تصميمات متمركز است و در نهايت بايد يك نفر آنها را اتخاذ كند و اين غير ممكن است، مگر آنكه آن فرد نيز سرسري تصميم بگيرد. بنابراين اولين كار اين است كه تصميمات در حوزههاي گوناگون مراجع تصميمگيري خاص خود را داشته باشد.
مشكل بعدي اين است كه تصميمات به سازوكاري ثابت ارجاع نميشود تا يك بار اتخاذ شود و همواره يا حداقل در يك بازه زماني طولاني ثابت بماند. نمونهاش سياستهاي ارزي و قيمتگذاري است كه هر روز و هر روز شاهد تصميمات جديدي هستيم. مشكل ديگر كه مهم است، زياد بودن تصميمات است.