انشا درباره صائب تبریزی

فال روزانه

صائب تبریزی

میرزا محمد علی صائب تبریزی از شاعران عهد صفویه است که در حدود سال ۱۰۰۰ هجری قمری در اصفهان (و به روایتی در تبریز) زاده شد. در جوانی مانند بیشتر شعرای آن زمان به هندوستان رفت و از مقربین دربار شاه جهان شد.

در سال ۱۰۴۲ هجری قمری به کشمیر رفت و از آنجا به ایران بازگشت و به منصب ملک‌الشعرایی شاه عباس ثانی درآمد. در زمان پیری در باغ تکیه در اصفهان اقامت کرد و همواره عده‌ای از ارباب هنر گرد او جمع می‌شدند. وی در سال ۱۰۸۰ هجری قمری وفات یافت و در همین محل (باغ تکیه) در کنار زاینده‌رود به خاک سپرده شد.

شاید در مجموعه ادبیات فارسی بیش از ۵۰۰ شاعر را بتوان شعرای درجه اول برشمرد ولی افزون بر ۱۰ شاعر فوق ستاره هستند که به طور قطع یکی از آنها میرزا محمد علی صائب تبریزی است.

در آفاق وسیع شعر فارسی که در پهنه قرن‌ها گسترده است کسی که آثار بزرگانی نظیر فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی و حافظ و دیگران را بررسی کرده و در جستجوی شعری متفاوت با شیوه پیشینیان باشد سخنی رنگارنگ‌تر از غزل‌های صائب نمی‌تواند بیابد.

جهان شعر او عالمی است تماشایی و دل انگیز و جذاب که در هر قدم از هر منظره و از هر شیء بی جان چیزی کشف می‌شود و عالمی پر رمز و راز، پر معنی و نکته آموز، چندان که آدمی حیرت می‌کند چگونه این همه معانی و نکته‌ها در پس هر چیز نهفته است.

و این چه ذهن و تخیل شگفت انگیزی است که آنها را چنین در می‌یابد و دریافت‌های خود را به صورت مضمون‌هایی ظریف و فشرده و در یک بیت حتی یک مصرع کوتاه بر ما عرضه می‌دارد.

میرزا محمد علی پسر میرزا عبدالرحیم تبریزی اصفهانی معروف به “صائبا” از استادان بزرگ شعر فارسی در عهد صفوی است.

خانواده او اصالتاً تبریزی و از عِقاب شمس الدین محمد شیرین مغربی تبریزی شاعر مشهور سده هشتم و آغاز شده نهم، ولی ولادت و تربیت میرزا محمدعلی در اصفهان بوده است که به همین سبب او را در تذکره‌ها گاه تبریزی و گاه اصفهانی خوانده‌اند.

در حالی که شاعر انتساب خود و خاندانش را به تبریز فراموش نمی‌کند و می‌گوید:

صائب از خاک پاک تبریز است هست سعدی گر از گل شیراز

بهترین شرح حال و آثار او آن است که مرحوم امیری فیروزکوهی شاعر نیکو سخن معاصر بر آغاز ۲ چاپ از کلیات صائب تبریزی نگاشته است.

پدرش میرزا عبدالرحیم از تجار تبریز بود، در عهد شاه عباس بزرگ به اصفهان مهاجرت کرد و در محله عباس آباد سکونت یافت و میرزا محمد علی آنجا ولادت یافت.

سال تولدش به درستی مشخص نیست ولی چنانچه از قصص الخاقانی بر می‌آید، صائب به سال ۱۰۷۶ به ۶۰ سالگی رسیده بود پس می‌بایست سال تولدش پیرامون سال ۱۰۱۰ هجری باشد و برخی تاریخ تولد او را ۱۰۱۶ دانستند.

صائب در اصفهان پرورش یافت و بنابر شیوه زمان، به یقین آنچه را از دانش‌های ادبی و نقلی که دربایست فرهیختگان زمان بود نزد استادان آن شهر و نوشتار (خط) را از عم خود شمس الدین تبریزی معروف به (شیرین قلم) آموخت.

در همین روزگار جوانی بود که احرام سفر حج در میان بست و پس از زیارت خانه خدا به آستان حضرت رضا (ع) برای بار دوم شرفیاب شد. وی در این مورد گفته است:

شکرلله که بعد از سفر حج صائب عهد خود تازه به سلطان خراسان کردم.

و آنگاه در اواخر عهد نورالدین جهانگیر (۱۳۰۷ هجری) گویا به گونه بازرگانان، سفر هند اختیار نمود. تاریخ این سفر را، که هفت سال به درازا کشید، برخی سال ۱۳۰۴ نوشتند و این سازگار است با تصریح تذکره نویسان که عزیمت صائب را به هند در عین جوانی و در آخر عهد جهانگیری، از راه کابل دانسته و آن را مقدمه آشنایی وی با ظفر خان احسن شمرده‌اند. که او از شاعران بود و از دوستداران و مشوقان بزرگ شاعران محسوب می‌شود.

این آشنایی صائب با ظفرخان همه مدت اقامت او را در هند در برگرفت و چون روزگار رفتن ظفرخان به درگاه پادشاه رسید صائب را با خود برد و به حضور شاه جهان، در برهان پور دکن معرفی نمود. و چنانچه در بهارستان سخن می‌بینیم این زمان مصادف با دومین سال شاه جهانی است.

تا این زمان بیشتر از چهار سال بود که صائب از ایران بیرون آمده و در ملازمت ظفرخان به سر می‌برد تا اینکه بعد از هفت سال به درخواست پدر که سالخورده گشته بود به وطن بازگشت و در اصفهان به حضور شاه عباس دوم رسید و خطاب به ملک الشعرایی دربار صفوی یافت و تا پایان عهد آن پادشاه و چند سالی از دوران شاه سلیمان زیست.

در این مدت محضرش در اصفهان محل اجتماع اهل ادب و آمد و شد دوستداران سخن بود و او جز به قصد سیاحت برخی جای‌ها، از اصفهان بیرون نرفت. و در همان جا بود تا سال ۱۰۸۱ درگذشت.

او را در اصفهان در باغی که اکنون به قبر آقا معروف است به خاک سپردند و این بیت از غزلش بر سنگ قبر او نقش بسته است:

در هیچ پرده نیست نباشد نوای تو عالم پر است از تو و خالیست جای تو

صائب مانند برخی دیگر از غزل سرایان استاد عهد صفوی شاعر مدیحه سرا هم بود و نام ممدوحان چون ظفرخان احسن، پدرش خواجه ابوالحسن تربتی و شاهجهان و شاه عباس دوم در قصاید زیبایش قید شده است.

صائب از شاعرانی است که در عهد خود در ایران، هند و روم شهرت بسزایی یافت و این نام آوری بیشتر به سبب طرز نو و توانایی کم عدیلش در شعر بود، خواه از طریق ابداع و نوآوری و خواه به تقلید و یا مناسب موقع و مقام.

نیکویی معاشرت و مجالست او در ادب و با ادبا در این امر بی اثر نبود و به همین علت است که چه در هند و چه در ایران محفلش محل اجتماع ادیبان و شاعران آزموده و یا نوآموز زمان و بزرگانی از طبقات مختلف بود و اشعارش دهان به دهان و دست به دست می‌گشت.

شمار اشعارش

مجموع شعرهایش را تا ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار بیت نوشته‌اند که مقرون مبالغه است. میرعبدالرزاق در بهارستانِ سخن گفته است: کلیات میرزا قریب یکصد و ۲۰ هزار بیت است. اما دیوان ۸۰ هزاری او در هندوستان در اکثر جاها یافت می‌شود. صائب از ۷۱ شاعر استقبال کرده است.

صائب تبریزی

صائب مردی دیندار و معتقد و مواظب فرایض و سنن اسلامی بوده است. مذهب او شیعه ۱۲ امامی است. دور نیست که به جهت علاقه و ارادت شدید به مولانا در حدود ۱۰۰ غزل به استقبال وی رفته است و در مقاطع این غزل‌ها با شور و حالی آشکار و جذبه‌ای نمودار از او به (ساغر روحانی)، (آدم عشق)، (مرشد روح)، (شمس حقیقت) و امثال آن تعبیر کرده است.

در جایی می‌گوید از گفته مولانا مدهوش شدم صائب این ساغر روحانی صهبای دگر دارد

خلق و خوی شاعر

صائب به شهادت اشعار خود و قول معاصرانش مردی فرشته خو، کم آزار و متواضع بود. تمام تذکره نویسان از محامد او سخن گفته‌اند حتی دشمنش آذر در آتشکده می‌نویسد: در اصفهان کسب کمالات صوری و معنوی کرد. خوش طینتی او به قدریست که همه شعرای معاصر را در اشعار خود به نحوی مورد ستایش و تشویق قرار داده است.

بر دیوان وی شاید به بیش از نام ۵۰ شاعر برسیم که شعرشان را استقبال کرده و از آنان با تجلیل و محبت نام برده است. و نیز شاعر در اشعارش از کتب ارزشمندی نام برده است.

سبک صائب تبریزی

بحث در سبک شعر صائب به طور یقین باید در دنبال روش و شیوه سخنگویی شاعران عهد صفوی باشد و در ارتباط با آن انجام گیرد. نخست باید دانست که صائب در نظر تذکره نویسان و ناقدان عهد خویش و بعد از خود به زمان ما به ۲ گونه ارزیابی شده است: ارزیابی آنان که او را در مقام واقعی خود، خواه در حد استحقاق و خواه به طریق مبالغه ستودند.

و ارزیابی دسته‌ای دیگر که از او مردی پریشان گوی و صاحب سخنی ناهنجار ساخته‌اند. از دسته اول در ایران کم و در هند بسیاراند.

علت آن است که ظهور مشتاق و جانبدارش در ایران که یک سره مخالف با شیوه شاعران عهد اخیر صفوی بودند. از شناخت واقعی او پیشگیری کرده در حالی که شیوه او در هند و افغانستان و آسیای میانه همچنان رایج ماند و از این رو داوری ناقدان سخن در آن جانب با آنچه در ایران بود تفاوت یافت.

حقیقت آن است که شیوه نو در سخنوری که بنیادش در شعر (خواجه حسین ثنائی) نهاده شد و سپس گویندگان دیگر تا زمان شاعری صائب در تقویت ن کوشیدند، در سخن صائب به کمال رسید. او واضع و مبتکر این شیوه نیست بلکه مکمل آن است و نمونه عالی آن را باید در غزل‌های صائب جست.

زیرا او قدرتی شگفت در ایجاد تصاویر ذهنی بدیع و تخیلات عالی و فضاسازی‌های استادانه دارد. و با استفاده از عالم مجاور خود و با زبان توانایی خود توانست تصاویری بدیع خلق کند.

بسیاری خواستند پا جای پای گذارند ولی دچار مشکلاتی شدند که شعر پارسی را به وضع بدی دچار کردند مانند میرزا جلال اسیر، که خود را در معرض عیب جویی و خرده گیری سخن شناسان قرار داد.

شما میتوانید انشاهای خود را به آدرس ایمیل enshasara.ir@gmail.com ارسال کنید تا با نام شما در سایت انشا سرا قرار بگیرد.

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *