آیین شب یلدا در یزد
آخرین شب آذرماه و آخرین شب پاییز، شب یلدا یا شب چله است و این شب همانند نوروز یا چهارشنبهسوری برای همه مردم ایران شناخته شده است؛ اما در برخی نقاط کشور از جمله یزد، این مراسم قدمت طولانیتری دارد.
آیین شب یلدا از دیرباز در یزد رواج داشته و از قرنها پیش این مراسم با عقاید و ویژگیهای خاص خود برگزار میشد و امروز نیز بخشی از این عقاید همچنان پابرجاست.
شب چله یزدیها
شب یلدا در یزد به شب چله معروف بوده و روز آخر آذر را روز شکمبه (سیرابی) شوران نام نهاده بودند؛ چراکه معتقد بودند در این روز یک نفر برای شستن سیرابی داخل پاکنه (جوی آب) شده و وقتی بیرون آمده خورشید در حال غروب کردن بوده است.
به گفته یک محقق و تاریخ شناس، چون در گذشته اعتقاد بر این بود که روز اول دی روز تولد خورشید است؛ بنابراین سعی می کردند شب را بیدار بمانند و به همین جهت لحاف کرسی میگذاشتند و کوچکترها در خانه بزرگترها(پدربزرگ و مادربزرگ) جمع میشدند که از نظر صله رحم کار بسیار پسندیدهای بوده است.
تنقلاتی هم که در این شب در یزد صرف میشده، نظیر برگ زردآلو، آلو، برگ آلو، نخود، کشمش، شیرینی (نماد برکت و پیروزی نور و خورشید)، میوههایی به رنگ سرخ (قرمز) که نماد روشنایی و نور در شب بوده نظیر انار قرمز و هندوانه قرمز وهمچنین خوراکیهایی نظیر چغندرقرمز، شلغم و هویج پخته بوده که بر روی کرسی قرار داده و میخوردند. همچنین در گذشته معتقد بودند کسی که در شب چله هندوانه بخورد، سرما نمیخورد و برای اینکه در این فصل هندوانه داشته باشند، آن را داخل زیرزمین روی ریگ میگذاشتند و اگر میتوانستند سعی میکردند هندوانه را تا نوروز هم نگه دارند!
اهمیت روشن نگهداشتن آتش
ایرانیان باستان برای اینکه از ترس و وحشت شب بکاهند، آتش میافروختند و در پناه روشنای آتش، شب را به صبح میرساندند و معتقد بودند با افروختن آتش، دامنه روشنایی نیروی اهورامزدا بر نیروی جادوگران و دیوها غلبه میکند و در واقع جادوگران از خانههای آنها دور میشوند.
آنها باور داشتند برای اینکه جادوگران و دیوها در خانه راه پیدا نکنند، باید این آتش در خانه افروخته و مدام روشن باشد و از آنجا که درازترین شب سال، شب یلدا بود و شب طولانی میشد، به انگیزه اینکه فردا روشنایی بیشتری دارند و روز درازتر میشود، شب تا صبح دور حلقه آتش مینشستند و شادی میکردند و به پرستش اهورامزدا و دعا خواندن میپرداختند.
ایرانیان باستان نشستن به دور آتش را «آتشان» مینامیدند و خاموش کردن آتش گناه بزرگی محسوب میشد و معتقد بودند با خاموشی آتش، ارواح خبیث به خانههای آنها حمله میکنند
پختن آش شولی
در این شب، افراد فامیل در خانه یکی از بزرگان فامیل جمع میشوند و به خواندن قرآن و حافظ میپردازند و در خانه بعضی از خانوادههای یزدی هم موسیقی سنتی نواخته میشود. در این شب اقوام در کنار هم غذاهای سنتی یزدی مانند آش شولی یزدی صرف میکنند.
آش شولی یکی از غذاهای مورد علاقه مردمان یزد است که سبزی خاص این آش(اسفناج، شوید، برگ چغندر)/ چغندر/ نعناع خشک / سرکه از مهم ترین مواد تشکیلدهنده آن است.
آیین شب یلدا در گیلان
طولانی ترین شب سال که قدیمترها به آن شب چله هم میگفتند؛ از دیرباز برای ما ایرانیها شگون و شادی خاصی به همراه میآورد.
آنقدر که برای گرامیداشت آن، به خانه بزرگترها میرویم و با خواندن شاهنامه و دیوان حافظ، این چند دقیقه بیشتر با هم بودن را جشن میگیریم.
یلدا در گیلانمردم گیلان مثل مردم هر شهر دیگری به مناسبت یلدا، سنن مخصوص به این شب را اجرا میکنند و برایش ارزش خاصی قایلند. بازار در روزهای نزدیک شدن به شب اول زمستان حال و هوای خاص خودش را دارد و مردم برای خرید مایحتاجشان برای این شب، حسابی در بازار به گشت و گذار مشغولند.
اما در خانهها هم همزمان با فرا رسیدن شب یلدا، معمولاً افراد فامیل در خانه فردی که از همه بزرگتر بوده و مورد احترام فامیل است، گرد هم میآیند. در برخی از نقاط گیلان بر این باورند که همه آبهای جهان در لحظهای نامعین در این شب میبندند و حالت منجمد پیدا میکنند و هر کس آن لحظه را دریابد، هر مرادی داشته باشد و از خدا بخواهد حاصل میشود. برخی نیز شب چله را جزو شبهای عزیز دانسته و معتقدند در این شب، درختان سرشان را پایین میآورند و در این لحظه اگر شخصی از خواب بیدار شود، هر نیتی بکند، خواستهاش برآورده میشود.
رسم بردن شب چلهای برای نوعروسان
یکی از رسوم گیلانیها مثل برخی نقاط دیگر در کشور، بردن شب چلهای برای نوعروسانی است که هنوز به خانه بخت نرفتهاند و به قولی نشان کرده خانواده داماد هستند! در خانوادههایی که در همان سال، پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند، رسم است که طَبَقی برای خانواده نوعروس میفرستند. در این طَبَق، میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله، به زیبایی آراسته میشود و در وسط طَبَق هم یک ماهی بزرگ(معمولاً ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت روزی زوج جدید و همچنین سلامتی و باروری نوعروس میشود.
گرفتن فال هندوانه و شمشمی
در میان برخی مردم و جوانان دم بخت گیلان رسم جالب دیگری در این شب در جریان است. رسم است که در این شب به خصوص گیلانیها فالی را با کمک پوست هندوانه میگیرند که به فال هندانه پوس (پوست هندوانه) معروف است.
برای گرفتن این فال، هندوانه را به چهار قسمت طولی تقسیم میکنند و هر چهار پوست را به پشت سر خود میاندازند. در این میان، چهار حالت پیش میآید، اگر دو قاچ هندوانه، سفید و دو قاچ، سبز باشد، به معنای حد وسط بودن برای نیت شخص است. اگر سه قاچ سبز و یک قاچ سفید بیفتد، نیت آن خوب است، اگر سه قاچ سفید و یک قاچ سبز باشد، نیت بد است. اگر هر چهار قاچ سبز باشد، به معنای خیلی خوب و اگر هر چهار قاچ سفید باشد، به معنای خیلی بد است! در برخی مناطق غرب گیلان هم مراسمی به نام «شمشمی» اتفاق میافتد که یک نوع تفأل است و هر کس که نیتی دارد، دمِ در خانه یا سرگذر میایستد و به حرفهای رهگذران گوش میدهد و چنانچه حرفهای خوب شنیده باشد، آن را به برآورده شدن نیت خود تعبیر میکند.
خوراکیهای گیلانی یلدا
مردم استان گیلان در شب یلدا از تنقلاتی مانند هندوانه، آب ازگیل یا آوکونوس، برشته برنج و سه میوه محلی پرتقال، گلابی محلی به نام «خوج» و لیمو استفاده میکنند. “آوکونوس“ ( “آو” به معنی آب و “کونوس” به معنی ازگیل) یکی از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اطاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته، آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود که هر وقت هوس کنند آن را از خم بیرون میآورند و با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند.
جدای از اینها، اهالی منطقه گالشها معتقدند که در شب چله، ۴۰ نوع خوراکی باید خورد؛ در دیلمان، کدوپخته و نخود برشته و حلوا و شیرینی درست میکنند و در برخی مناطق شرقی گیلان، با تره خورش خاصی درست میکنند. میوههای ویژه شب یلدا هم مثل خیلی از جاهای دیگر ایران هندوانه و انار است؛ اما در گیلان خوج (گلابی محلی) هم در این شب خورده میشود. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد، هم در تابستان احساس تشنگی نمیکند و هم در زمستان سرما را حس نخواهد کرد!
آیین شب یلدا در اصفهان
هر کدام از استانهای ایران برای شب یلدا رسم و رسوم مخصوص به خود را دارند و در این میان، اصفهان هم علاوه بر رسوم معمول این شب، طبق باورها و اعتقادات مردمش یلدای خاص و منحصر به فردی دارد.
چله بزرگه و چله کوچیکه
در استان اصفهان از قدیمالایام آیینهای ویژهای وجود داشته که کم و بیش هنوز هم ادامه دارد. اصفهانیها دو شب را به عنوان شب چله برپا میکردند و آیینهای مخصوص به این شب را به جا میآوردند. آیین شب چله در شهر اصفهان خانوادگی برگزار میشده و خانوادههای اصفهانی با پهن کردن سفرهای با عنوان «سفره شب چله»، این شب را گرامی میداشتند.
به باور اصفهانیهای قدیم، زمستان به دو بخش «چله بزرگه» و «چله کوچیکه» تقسیم میشد که موعد چله بزرگ از اول دیماه تا بهمن بود، اما «چله کوچیکه» از دهم بهمن آغاز میشد و تا ۳۰ بهمن ادامه داشت.
از آنجا که از زمانهای دور در اصفهان، همه موجودات و اشیاء را بر اساس جنس مذکر و مونث تقسیم میکردند، آیین برگزاری شب چله را هم به دو نام «چله زری» (ماده) و«عمو چله»(نر) میخواندند. هندوانه بهعنوان نمادی کروی که برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب میشود، به عنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار میگرفته است. از دیگر بخشهای این آیین در اصفهان قدیم، پهن کردن تمام البسه و رختخوابها در هوای آزاد بهویژه در مقابل خورشید با هدف خوشآمدگویی به «عمو چله» و «چله زری» بوده است.
نقش پررنگ هندوانه
هندوانه میوهای است که برای اهل اصفهان در شب یلدا هیچگاه از قلم نمیافتد، زیرا شمار زیادی بر این باورند که اگر تنها مقداری هندوانه بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که پیش رو است، سرما بر آنها غلبه نخواهد کرد و در واقع سرما نمیخورند! اینکه این حرف، باور درست و منطقی هست یا خیر بماند؛ اما همین باور باعث میشود که هندوانه جزو جداییناپذیر سفره یلدا در اصفهان باشد.
یلدا برای تازهعروسها
شب چله در میان خانوادههایی که تازه عروس دارند در اصفهان، متفاوت است. آنها یک شب قبل از یلدا، برای عروس خود به قول خودشان شب چله آماده میکنند. این شب چلهای شامل هندوانه است که آن را با شیوه مختلف تزئین میکنند. همچنین تمام میوههای زمستانی، ماست، ترشی، آش (شله برنجی)، نارگیل، آجیل، لبو، شیرینی را در طبقی میگذارند و راهی خانه عروس میشوند. این در حالی است که برای شخصی که سال اول نامزدی اوست، یک تکه طلا تهیه میکنند و لباسهای زمستانه که به انتخاب خود عروس خانمها است را خریداری کرده و برای او به عنوان چشمروشنی و هدیه میبرند.
حضور در کنار بزرگترها
در اصفهان هم مثل سایر نقاط ایران از قدیم رسم است که در این شب تمام افراد فامیل و همسایهها به خانه بزرگ فامیل یعنی پدربزرگ و مادربزرگ میرفتند و در خانه آنها دور هم پای کرسی که بر روی آن سینی بزرگی از میوههای زمستانه (انار، پرتقال، نارنگی و …) و هندوانه و همچنین خشکبارهایی (کشمش، سنجد، توت و…) قرار داشت، می نشستند. کمی بعد از معاشرت میان افراد، یک نفر برای بقیه قصه تعریف میکرد و برای هر شخصی که مایل بود، فال حافظ میگرفت.
آداب و رسوم برگزاری طولانیترین شب سال در آغاز فصل زمستان همواره از گذشتههای دور در جای جای ایران زمین مرسوم بوده و آیینهای ویژه آن نیز توسط مردم هر شهر و دیاری به شکلهای مختلف برگزار میشود.
همچنین بخوانید: انشا با موضوع شب یلدا
آیین شب یلدا در لرستان
آیین شوچله
آیین شب یلدا در لرستان به “شُوچله” معروف است و ریشه این آیین به هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد برمیگردد؛ مردم این خطه در گویش لری خود به این شب ” اول قاره ” میگویند که به همراه آداب و رسوم ویژهای اجرا میشود و از گذشتههای دور نسل به نسل انتقال یافته است .
“چارشودُرکنی”
در شب یلدا نوجوانان و جوانان لرستانی با تاریک شدن هوا به پشتبام منازل همسایه رفته و شالی را به حیاط منزل آویزان میکنند و با سر دادن شعار «امشو اول قاره، خیر د هونت بواره، نون و پنیره و شیره، کیخا حونت نمیره» از صاحبخانه میخواهند تا تنقلات شب یلدا را در شال آنها بریزد!
صاحبخانه نیز چند گردو، بادام، میوه یا مقداری نخودچی و کشمش و از این دست تنقلات را در چادرهای آویزان شده، قرار میدهد.
این در حالی است که در این شب تازهعروسها و دخترهای خانواده بینصیب نبوده و بزرگان خانواده و فامیل هدیههایی را به مناسبت این شب به آنها میدهند.
رسم “کاسم سا”
به جز رسم قاشقزنی، مردم لرستان در طول سال رسم «کاسم سا» را داشتند؛ اما در این شب به خصوص (یلدا) سفره، کاسه و دیگ آنها یکی میشد و همه سر یک سفره مینشستند. فقیر و ندار، کمدست و دارنده هر کدام به اندازه خودشان چیزی را فراهم میکردند و سعی داشتند تا شب یلدا را در نهایت خوشی و شادی در کنار یکدیگر سپری کنند.
فال “چهل سرود”
در قدیم بزرگترها در شب یلدا حتماً آیین “چهل سرود” را در آخر شب برگزار میکردند، که این کار نوعی فال گرفتن بود. چهل سرود به نیتهای مختلف از جمله بیشتر به نیت پسران و دختران جوان گرفته میشد.
زمانی که چهل سرود میگرفتند، اگر فال که همان بیت آخر است، معنی خوبی داشت، همه شروع میکردند به خواندن ابیات شاد و شادی میکردند.
شوهنومه خونی (شاهنامه خوانی) و متلگویی (قصه تعریف کردن) از دیگر رسوم مردم لرستان در این شب است که اغلب توسط بزرگان فامیل برای جمع حاضر صورت میگرفت و در این بخش بزرگ فامیل با لحنی جذاب و محلی، قصههای کهن را برای جمع تعریف میکرد و این کار مورد استقبال اعضای خانواده به خصوص کودکان قرار میگرفت.
خوراکیهای مخصوص لرستان
گندم، کنجد و شاهدانه که به اصطلاح عامیانه به آن “گندم شادونه” می گویند؛ همچنین نخود، کشمش، پسته، بادام، گردو و انواع شیرینیهای محلی هم از جمله تنقلاتی است که مردم این دیار در شب یلدا از آنها استفاده می کنند. در لرستان مردم در شب چله “گندم شیره” میخورند که گندمی است که در شیره میخیسانند و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط میکنند؛ سپس آن را روی ساج برشته میکنند و همراه خلال بادام، گردو، کشمش، سیاه دانه و کنجد مخلوط کرده و میخورند.
میزبان در این شب نیز با میوههایی مثل انار و آجیل مخصوص از مهمانانش پذیرایی میکند. در گذشته کدوی حلوایی را هم در آتش باقی مانده تنور میپختند و در شب یلدا در کنار سایر تنقلات استفاده میکردند. غذای مخصوص مردم لرستان در این شب بوقلمون، گوسفند، سبزی پلو ماهی و قورمهسبزی است.